کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

جنبش مطالباتی و فراگیر بازنشستگان؛ ناشی از سیاستهای نادرست درحکمرانی است !

 (بخش اول)

بازنشستگان اسیر بی تصمیمی!

وقتی در تاریخ 29 تیرماه 1401 محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه ای خطاب به رئیسی رئیس جمهور و رئیس دولت و پیوست آن نامه جهت اطلاع به ریاست دفتر رهبری و یازده نهاد و ارگان حکومتی ویک روزنامه رسمی کشور جهت انتشار نوشت که:

حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر رییسی

ریاست محترم رییس جمهوری اسلامی ایران

بازگشت به رونوشت تصویب نامه هیات محترم وزیران به دو فقره تصویب نامه هیات محترم وزیران به شماره های ۴۲۳۲۹/ت ۵۹۸۲۵ ه‍‍ مورخ ۸ /۰۳/ ۱۴۰۱ موضوع « تعیین حداقل مستمری بازنشستگی، از کارافتادگی و بازماندگان در سال ۱۴۰۱» و ۴۲۲۹۴/ت۵۹۷۰۳ ه‍ مورخ ۱۸/ ۰۳/ ۱۴۰۱ موضوع  «کمک هزینه مسکن کارگران در سال ۱۴۰۱» متعاقب بررسی ها و اعلام نظر مقدماتی «هیات بررسی و تطبیق مصوبات هیات دولت با قوانین» و مستندا به صدر ماده واحده و تبصره (۴) الحاقی به «قانون نحوه اجرای اصول هشتاد و پنجم (۸۵) و یکصد و سی و هشتم (۱۳۸) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصلاحات بعدی» و ماده (۱۰) آیین نامه اجرایی آن،‌ مراتب متضمن اعلام نظر قطعی جهت اقدام لازم در مهلت مقرر قانونی و اعلام نتیجه به اینجانب ابلاغ می گردد. بدیهی است پس از انقضای یک هفته مهلت مقرر در قانون،‌ آن بخش از مصوبه که مورد ایراد قرار گرفته است، ملغی الاثر خواهد بود.

«۱- با نظر به ماده (۹۶) قانون تامین اجتماعی - مصوب ۱۳۵۴- که مقرر می دارد: «سازمان مکلف است میزان کلیه مستمری های بازنشستگی، از کارافتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یک بار کمتر نباشد با توجه به افزایش هزینه زندگی با تصویب هیات وزیران به همان نسبت افزایش دهد»، بنابراین، متن مصوبه ۴۲۳۲۹/ت ۵۹۸۲۵ ه‍‍ مورخ ۸/ ۰۳/ ۱۴۰۱، از حیث عدم رعایت شرایط مندرج در این ماده،‌ مغایر قانون است 

ادامه مطلب ...

بی تو به سر نمیشود !


بیاد خاورانی ها

این سحر دمیده را
روشنی سپیده را
بی تو به سر نمی‌شود

این غزل و قصیده را
 شادی نو رسیده را
بی تو به سر نمی‌شود

این‌که شب سیه برفت
این غم نیم سوده را
تا به تمام ‌گم شود
بی تو به سر نمی‌شود

بغض بمانده درگلو
جان‌ ستانده شده را
خفته به خاک خاوران  
 بوسه زدن به هر بهار
بی تو به سر نمی‌شود
 
جسم تکیده،  از غمت
اشک بریخت از دو چشم
جمله به سر شود، ولی
شوق  وصال عشق را
بی‌تو به‌سر نمی‌شود

جان جهان من بیا
رخصت دیگری مراست
رقص میانه ای دگر
گرچه مراست آرزو
لیک چو نیک بنگری
بی‌تو به‌سر نمی‌شود

غم برود، چو دست تو
چفت شود به دست من
دست جهان یکی شود
بی همگان به‌سر نشد
با همگان چو افتدم
باز هوای تو مراست
بی تو به‌سر نمی‌شود

 " حسین اکبری "
 یکم مرداد ۱۴۰۱